سلامت نیوز:15 آذرماه ۱۳۹۱ بخاری نفتی تنها مدرسه ابتدایی روستای شینآباد به جای روشنشدن منفجر شد. آن سال زمستان حتی زودتر از همیشه از راه رسیده بود و بخاری نفتی مدرسه، زندگی ۲۹ دانشآموز خردسال را به یكباره شعلهور كرد.
به گزارش سلامت نیوز، جوان نوشت: دو دانشآموز بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست دادند. از ۲۷ دانشآموز دیگر هم وضعیت سوختگی ۱۲ دانشآموز بسیار حاد بود. دختربچهها همكلاس بودند با صورتهای معصوم و كودكانه و هنوز هم همكلاسند، اما با صورتهایی تكیده، پیر شده و سوخته؛ صورتهایی كه دیگر اثری از شادابی ندارند.
اكنون در پنجمین سالگرد این فاجعه، وكیل دختران «شینآبادی» در نامهای سرگشاده به حسن روحانی با انتقاد از تبعیض در پرداخت دیه دانشآموزان این مدرسه به دلیل زن بودن، خواستار رعایت حقوق شهروندی آنها به طور كامل شده است.
آقای احمدینیاز كه وكیل دختران دانشآموز شینآباد و نیز اولیایدم دو تن از دانشآموزان فوتشده است، خطاب به روحانی نوشته كه هنوز بهرغم وعدههای داده شده، تاكنون نصف دیه ساریا رسولزاده و سیران یگانه، دو دانشآموز فوتشده، پرداخت نشده است.
به گفته این وكیل، در حالی كه روند درمان دختران شینآبادی تا ۱۵ سال دیگر ادامه خواهد داشت و آنها و والدینشان باید رنج سفر به تهران و انجام عملهای جراحی متعدد را تحمل كنند، حق و حقوقشان پرداخت نشده است.
احمدینیاز اضافه كردهاست، بر اساس اصول قانون اساسی، «دولت در قبال این دختران دارای مسئولیت مطلق است و ملزم و مكلف بر اتخاذ تمامی راهكارهای مناسب برای احقاق حقوق آنان و درمان آنها ولو در بیمارستانهای خارج از كشور است.» وی نسبت به وقوع حوادث مشابه در دیگر نقاط كشور به دلیل غیراستاندارد بودن «هزاران كلاس درس دیگر» هشدار دادهاست و از رئیسجمهور خواسته ضمن اتخاذ راهكاری برای جلوگیری از حوادث مشابه، دیه برابر این دانشآموزان و دو دختر متوفی پرداخت شود. وی افزود: «به گمان اینجانب حقوق شهروندی زمانی محقق میشود كه حقوق این دختران مظلوم به طور كامل تودیع و پرداخت شود.»
فاجعهای كه ادامهدار است
همان زمان، رسول خضری، نماینده پیرانشهر در مجلس گفته بود كه طبق پروتكل مصوبه دولت، تمامی هزینههای مربوط به عمل پلاستیك و بیمه عمر و دیه دانشآموزان شینآبادی و درودزن بر عهده دولت است. خبرگزاری فارس نیز در آن سال از «قطع انگشتان دست سه نفر از مصدومان آتشسوزی در دبستان شینآباد» خبر داده و نوشته بود كه «دانشآموزان بدحال هنوز در بیمارستان به سر میبرند»، اما «اعزام به خارج تعدادی از مصدومان برای ادامه درمان نیز غیرضروری تشخیص داده شده است». گزارش سازمان آتشنشانی میگوید كه نشت نفت بخاری، دستپاچگی مدیر مدرسه در كنترل بخاری، افتادن بخاری روی زمین، ازدحام دانشآموزان كلاس برای فرار از شعلههای آتش، پنجرههای كلاس كه همه حصار و نرده داشتند و راه خروج را بسته بودند و قبل از همه اینها بیتوجهی مسئولان آموزش و پرورش به استانداردسازی تجهیزات گرمایشی مدارس، فاجعه را رقم زدهاست.
آتشسوزی مدرسه شینآباد اولین آتشسوزی در مدرسههای ایران نبود. تنها از سال ۱۳۷۶ تا امروز دهها دانشآموز در مدرسههای ایران جان خود را به خاطر سوختگی از دست دادهاند و دستكم ۵۰ دانشآموز و معلم با سوختگیهای روح و تنشان به جا ماندهاند. از ۵۰۰ هزار كلاس درس در ایران ۳۰ درصد یعنی ۱۵۰ هزار كلاس درس هنوز از وسایل گرمایشی غیراستاندارد استفاده میكنند. یكسال پس از این فاجعه، رئیس وقت دفتر رئیسجمهور وارد گفتوگوها شد و وعده داد كه به وضعیت دانشآموزان رسیدگی میشود.
هفتم دیماه ۱۳۹۲ نهاوندیان از پرداخت شدن كل اعتبار درمان دانشآموزان خبر داد. هشتم دیماه وزارت بهداشت اعلام كرد، بهترین خدمات را به دانشآموزان خواهد داد. همان روز اما نماینده پیرانشهر در مجلس یادآوری كرد كه دولت فقط 5/1 میلیارد تومان از 7 میلیارد تومان هزینههای درمان را پرداخته است.
وعدههای پوچ
علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش وقت هم به میدان آمد و تأكید كرد كه از همان روزهای اول آغاز به كار دولت یازدهم تصمیم بر آن شده كه بیمارستان و درمان دانشآموزان را وزارت بهداشت پیگیری كند، آینده و آتیه آنها را وزارت كار و ادامه تحصیل آنها را هم وزارت آموزش و پرورش! نهم دی ماه خبرآمد كه جمعی از معلمهای تهرانی در بیمارستان به دانشآموزان دور از درس و خانه و مدرسه شینآبادی درس میدهند. ورزشكاران به دیدن بچهها رفتند و قطاری كه یك سال پیش باید راه میافتاد، كمكم دستكم در خبرها بر سرعت خود افزود.
آخرین خبر نوزدهم دیماه منتشر شد. خبر ساده و كوتاه بود. دومین گروه از كودكان شینآباد در بیمارستان حضرت فاطمه درمان خود را آغاز میكنند. هنوز از نتیجه جراحیها خبری نیامدهاست، اما تكلیف مبلغ هنگفتی كه برای درمان كامل دانشآموزان لازم است هم چندان روشن نیست. شكاف میان دولت و ملت نه فقط در مطالبات و اولویتها و خواستهها رخ دادهاست، بلكه مهمتر از آن در احساسات و دردها و رنجها واقع شده است. مسئولان اصولاً از این حوادث متأثر نمیشوند. آنها پیلهای پیرامون خود تنیدهاند كه رنج مردم عادی (غیرخودیها) نمیتواند از آن بگذرد. اگر متأثر میشدند، راه بیان آنها را در عین احساس مسئولیت یا فرار از این احساس پیدا میكردند.
نظر شما